مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
اين آيه بيانگر همان عالم ذر است كه گاهى از آن به عالم الست تعبير مىشود . در تفسير اين آيه مطالب مختلفى گفته شده، و رواياتى كه در ذيل آيه نيز آمده مختلف و مبهم است . در ميان گفتار، آنچه صحيحتر به نظر مىرسد اين كه منظور از عالم ذر، عالم فطرت و استعدادها است كه خداوند با زبان حال و به تعبير علمى با زبان تكوين از فطرت انسانها پرسيد: آيا من پروردگار شما نيستم، همه در پاسخ گفتند: آرى تو پروردگار ما هستى . و اين سؤال وجواب اختصاص به زمان آدم (ع) ندارد، بلكه تا پايان دنيا ادامه دارد . به عبارت ديگر ذر به معنى موجودات ريز مثل مولكولها و يا مورچههاى بسيار ريز است، نظر به اين كه فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب پدران به رحم مادران انتقال مىيابند، و در آن هنگام ذراتى بيش نيستند، خداوند استعداد و آمادگى توحيد را به آنها داده است، و اين سر الهى را به صورت يك حس درون ذاتى در نهاد و فطرت آنها نهاده است، و هم چنين در عقل و خردشان به صورت يك حقيقتخود آگاه به وديعه گذارده است . بنابراين همه انسانها از نظر فطرت سالم و دست نخورده، به يكتايى خدا، اقرار دارند، و همين راز نهانى و تكوينى حجت قوى الهى براى كافران در قيامت است، كه مگر شما از نظر فطرى آماده پذيرش ربوبيت من نبوديد، پس چرا كافر شديد؟ آنها در پاسخ درمانده مىشوند، و نمىتوانند در پاسخ بگويند كه ما از چنين حجتباطنى بىخبر و غافل بوديم . با اين بيان شبهه جبر برطرف خواهد شد، زيرا فطرت سالم انسان خواهان حق و خداجو است، خواه انسان كافر و منكر خدا شود، خواه مؤمن باشد . بنابراين فطرت عامل مجبور كننده نيست، بلكه راهنما و چراغ راه است . چنان كه قرآن مىفرمايد: «فاقم وجهك للدين حنيفا فطرة الله التي فطر الناس عليها; روى خود را متوجه آيين خالص پروردگار كن، اين فطرتى است كه خداوند انسانها را بر آن آفريده است .» (3) توضيح اين كه فطرت يا وجدان آگاه درونى گوهرى درخشان در باطن انسان است كه شيشه شفافى اطراف آن را فراگرفته است، و آن در پشت آن شيشه حقايق را مشاهده مىكند و درمىيابد، مشروط به اين كه آن شيشه به پرده تبديل نشود، و يا گرد و غبار و آلودگىها روى آن شيشه را تيره و تار نسازند، اين كه مىبينيم بسيارى از انسانها كافر و منكر هستند، از اين رو است كه گرد و غبار گناه و انحراف، پردهاى بر روى فطرت آنها افكنده، و يا شيشه شفاف روى آن را، آلوده و تيره و سياه نموده است، از اين رو همان كافران وقتى كه مثلا در ميان كشتى يا هواپيما باشند و حادثه خطرناكى رخ دهد، و پرده غرورشان شكافته گردد، فطرت آنها خود را نشان داده و آنها از درون متوجه خدايى مىشوند تا آنها را نجات بخشد، آنها در اين وقت وجود حجتباطن (فطرت) را احساس مىكنند، اين حجتباطن در همه انسانها وجود دارد، و با زبان حال به نداى خداوند كه آيا من پروردگار شما نيستم؟ پاسخ مثبت داده و گفته است آرى، نتيجه اين كه منكران نمىتوانند در روز قيامت، انحراف خود را به محيط آلوده و همنشين بد و عوامل ديگر نسبت دهند، چرا كه به آنها گفته مىشود، همواره در درون ذات تو گوهرى به نام فطرت شعله ور بود، و تو مىتوانستى در پرتو نور آن به راه هدايت گام نهى، چرا آن را خاموش كرد، يا پرده و شيشه تاريك بر سر آن افكندى؟ ! و چرا به پيمان فطرت وفا دار نماندى . در بعضى از روايات اسلامى نيز عالم ذر به همين پيمان فطرى معنى شده از جمله: عبدالله بن سنان مىگويد از امام صادق (ع) پرسيدم فطرت الهى (كه در قرآن آيه30 روم آمده) چيست؟ در پاسخ فرمود: «هى الاسلام فطرهم الله حين اخذ ميثاقهم على التوحيد، قال: الستبربكم، و فيه المؤمن والكافر; فطرت همان اسلام است كه خداوند آن را در نهاد انسان سرشته، در آن هنگام كه از آنها پيمان بر توحيد گرفت و فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم؟ مؤمن و كافر در اين جهت (كه داراى فطرت الهىاند و با زبان حال و استعداد) جواب مثبتبه خدا دادهاند شريك مىباشند .» (4) مساله زبان حال در گفتگوهاى روزانه بشر در هر زبانى، فراوان است، مثلا مىگوييم: «رنگ رخساره خبر مىدهد از سر درون» يا مىگوييم: «چشمان به هم ريخته او مىگويد ديشب به خواب نرفته است» يا در زبان عربى گفته مىشود: «سل الارض من شق انها رك، و غرس اشجارك و اينع ثمارك، فان لم تجبك حوارا اجابتك اعتبارا; از زمين بپرس چه كسى راه نهرهاى تو را گشود، و درختانت را غرس كرد، و ميوه هايت را رسيده نمود؟ اگر به زبان قال به تو پاسخ نگويد به زبان حال پاسخ خواهد داد .» نظرات شما عزیزان: [ سه شنبه 6 تير 1391برچسب:عالم ذر چيست؟ , ] [ 8:18 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |